۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

حضرت آقای متکی کدام است عدالت و رأفت اسلامی تان؟!


ه . لیله کوهی


آقای منوچهر مُتکی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از دیدار و گفتگو با همتای ژاپنی اش که به قصد رای زنی و پادرمیانی برای آزادی رکسانا صابری روزنامه نگار 31 ساله نیمه ایرانی نیمه ژاپنی به ایران سفر کرده، درپاسخ به سئوال خبر نگاران گفت: دست اندرکاران پرونده خانم رکسانا صابری با عدالت و رأفت اسلامی کار ایشان را دنبال خواهند کرد.
بی شک این دختر جوان نیمه ایرانی در بازی کهنه و رنگ باخته سران جمهوری اسلامی به گروگان گرفته شده است. من نیز مثل بسیاری آرزو دارم هر چه زودتر سر کار و زندگی عادیش باز گردد.
اما خوشبختانه او شانس آن را دارد که از پشتوانه بین المللی و وساطت کشورهای بزرگ جهان استفاده کند و سرتیتر خبر روزنامه های جهان باشد. و یا موضوع سفر چندین مقام بلند پایۀ جهان به ایران وخاورمیانه شود.
آقای مُتکی هم بابهره گیری از این فرصت ها با لبخند ملیح در مقابل خبرنگاران ظاهر می شود و وعده عدالت اسلامی می دهد. اما این داستان کهنه گروگان گیری سابقه ای دیرینه به اندازه عمر جمهوری اسلامی ایران دارد.
30 سال است جمهوری نظامی و امنیتی ملا ها گروگان می گیرد و معامله می کند و دولت های غربی هم تن می دهد به بازی کهنه و نخ نمای آقایان.
بازی گروگانگیری از فردای استقرار جمهوری خمینی صد البته اسلامی با اشغال سفارت امریکا آغاز شد و بعد دامنه اش به گروگانگیری خبر نگاران و شهروندان عادی و دیپلمات های اروپایی و آمریکایی در لبنان و مبادله آنها با تروریست های اسلامی کشیده شد. در کنار آن نوع دیگری از گروگان گیری که همان بازداشت بی دلیل فعالان جنبش های مدنی و زیر فشار قراردادن خانواده های آنهاست تا به امروز ادامه دارد.
حال پرسش این است آیا دستگیری اشخاصی مثل جلوه جواهری و کاوه مظفری، فعالان جنبش زنان، هم با موازین عدالت اسلامی تان انجام گرفت؟
آیا پرونده این دو جوان ایرانی ودیگر زندانیانی که به جرم حق خواهی دستگیر کرده اید هم با رأفت اسلامیتان زیر و رو خواهد شد؟
مادر درد کشیده جلوه ساعتی پس از دستگری دختر و دامادش در مصاحبه با صدای فارسی آمریکا با بغضی در گلو می گفت: دخترم را بدون حکم دستگیری، کشان کشان بردند و خانه شان را زیر و رو کردند و دراعتراض من و مادر کاوه که کلید خانۀ بچه هایمان را کجا می برید، مارا هم به دشنام گرفتند. این است رأفت وعدالت اسلامیتان؟
آیا با همین رأفت اسلامی وبلاگ نویس جوان امید رضا میر صیافی راکشتید و جسد تکه پاره شده اش را شب عید به خانواده اش عیدی دادید؟
آیا باهمین عدالت اسلامیتان یک وبلاگ نویس دیگر، شهناز غلامی، را به زندان کشاندید؟
باهمان دستان پر رأفت اسلامی سحرگاه 11 اردیبهشت طناب دار را برگردن دلارا دارابی انداختید؟ و حالا می خواهید همین رأفت اسلامی را بر وبلاگ نویسان و فعالان جنبش دانشجویی و فعالان جنبش زنان و معلمان که به محبس برده اید اعمال کنید؟
بگذارید سخنی از آن عدالت اسلامی نگوئیم که براساس آن سالهاست حکومت الهی تان گروه گروه کارگران به جان آمده از فشار زندگی را به جرم اعتراض و برای به دست آوردن حقوق صنفی شان از کارخانه ها، کنار خیابانها و یا خانه هایشان روانه بیدادگاهایتان می کند.
آقای متکی! بس کنید، حنایتان دیگر رنگی ندارد . لبخند نمکین شما زهر آلود است. با کمی انصاف به کارنامه تان نگاه کنید. رأفت و عدالت در کجای پرونده قطور سی ساله شما جائی دارد؟.
به یقین حتی نیم صفحه از این کتاب قطور جنایت و غارت، سبز و روشن نیست.
شما رئیس جمهوری اسلامی تان نیز در کنفرانس ژنو نه به زبان مادری، بلکه به زبان عربی و تکرار آیات الهی تان خواهان حذف کشوری از جغرافیای جهان می شود. هر چندپاسخ اش را لحظه ای پس از کلمات قصارش با ترک کردن سالن کنفرانس توسط سر شناس ترین نمایندگان کشورهای اروپایی دریافت نمود. اما نمایندگان ولی فقیه در بازگشت به ایران پای پلکان هواپیما به او لقب فاتح ژنو دادند و مدال دستمال فلسطینی برگردن او انداختند.
شما که رئیس جمهوری اسلامی تان از بلندگوهای نمازهای جمعه تان هولوکاست را انکار می کند چگونه می توانید دم از انسانیت و رأفت بزنید؟به قسم حضرت عباستان باور داشته باشیم یا دم خروسی که از عبای سید علی تان بیرون زده و به جای نوید سحر، قوقولی قوقوی مرگ می خواند.

7 ماه مه 2009
هشدرخانِ آلمان

هیچ نظری موجود نیست: