۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

کوبید ه و برگ سفارشی از بهشت !


شام عالی از بهترین رستوران بهشت در منزل مقام معظم رهبری!
!

www.aoja.blogspot.com





ه . لیله کوهی

عجب است! چگونه می توان با مردم کشوری که هم دارای سابقۀ تاریخی هستند و هم پرچم دار انقلاب مشروطیت و دمکراسی در خاورمیانه برخوردی در حد ابلهان و مهجوران داشت.
این جمله را که می گویند: از ماست که برماست، یا خلایق هرچه لایق،را قبول ندارم.
باورکنید. سطح و حد ِمان این نبود و نیست که با ما در نهایت ابتذال برخورد شود.ما مردمی هستیم که در صد سال اخیر نام آورانی چون:

سید حسن تقی زاده، علی اکبر سیاسی، محمد علی جمالزاده، صادق هدایت، نیما یوشیج، احمد
شاملو، عبید زاگانی، علی اکبر دهخدا، هادی خرسندی، احسان یارشاطر، شاهرخ مسکوب، نادر نادرپور، عبدالحسین نوشین، بهرام بیضایی، عارف قزوینی، ابوالحسن صبا، مصطفی مصباح زاده، صدرالدین الهی... را پرورده ایم.
دریغا با داشتن آن همه چهره حکامی چنین غالب شده و بلایی این چنین بر سرمان نازل شد.
حالا بشنوید حرف های «آیت الله علم الهدی»امام جمعه شهر بزرگ مشهد را.

شبی که جبرئیل برای آقا و مهمانانش از بهشت شام آورد.


علم الهدی: یک شب سرزده به منزل خامنه ای رفتم و چون آقا غذا تدارک ندیده بود، به همین علت! جبرئیل از بهشت شام برای ما آورد.

حضرت آیت الله علم الهدی امام جمعه مشهد نقل می کند. شبی بدون هماهنگی قبلی سرزده به منزل مقام معظم رهبری وارد شدیم.
ساعتی گذشت، دیدیم از شام خبری نیست حتی بوی غذا هم نمی آید کمی بی حوصله شده بودیم، با خود گفتم شاید آقا در نظر دارند به خاطر عدم هماهنگی قبلی، مارا تنبیه کنند و امشب را به ما گرسنگی بدهند. در همین افکار بودیم که دیدیم کسی، مرا صدا می زند رفتیم جلو، آقایی را با چهره ای نورانی و سینی غذایی در دست دیدم. گفت بفرمایید تناول کنید خوش بحال مهمان آقا. گفتم: چرا؟ گفت: حضرت جبرئیل این غذا را از بهشت آورده. خم شدم تا دستهای این مرد را ببوسم، دیدم به طرف آسمان حرکت کرد.
منابع: ایران تریبون و بسیاری از سایت های داخلی.

شوخی نیست، عین واقعیت است.  گفتار این آیت الله در نماز جمعه مشهد بود.
آخر ببینید برسر ما چه آورده اند. چرا باید زیر منبر این گونه آدم های پدر سوخته نشست و چرا باید به اینها امکان حکومت مداری داد تا با ما چنین کنند.
                                         ***
حالا کمی شوخی با چلوکبابی های بهشت.
قصابی «قلوه کن» معروف ترین قصابی در بهترین نقطه خیابان اصلی بهشت، اول خیابان خدا، ذبح اسلامی با مدیریت حضرت ابراهیم و پسران .
چلوکبابی «عسگری» با مدیریت امام حسن عسگری در بهترین نقطه خیابان نوح.
چلوکبابی «محمد باقر» نبش خیابان موسی تقاطع خیابان عیسی مسیح بنام چلوکبابی «باقرالعلوم».
چلوکبابی دیگری سمت چپ خیابان عیسی مسیح با مدیریت امام جعفر صادق بنام چلوکبابی «صادقیه». با هزارو دویست سال سابقه.
چلوکبابی »کاظمیه« اول خیابان محمد (ص) با مدیریت امام موسی کاظم و پسران  .
هرکدام از این چلوکبابی ها دربهترین و شیک ترین نقطه ی خیابانهای بهشت دایرند.
کبله یعقوب ما که قبلاً در لنگرود چلوکبابی داشت و غذا های خوشمزه با عرق تگری به مردم می داد حالا چند سالی است عمرشو به شما داده بخاطر همون عرق های تگری در جهنم کنار آتش دایمی حسابی برنزه شده .
چند شب قبل کبله یعقوب رو تو خواب دیدم می گفت سال قبل جبرئیل اومد جهنم گفت کبله یعقوب لباس بپوش بریم. از آقای جبرئیل پرسیدم کجا؟ گفت: برای یک ماموریت چند روزه تو  بهشت، گفتم: جون من راست میگی گفت: آره مگه شده من با کسی شوخی بکنم؟ گفتم نه واله گفت پس لباس بپوش بریم. منم سر ضرب لباس پوشیدم وُ آماده کنار حضرت ایستادم حضرت جبرئیل یک فوت محکمی به آتش سر راه مون کرد آتش خاموش شد و یک جاده عریض یخی باز شد وما هر کدام با کفش و چوب اسکی حرکت کردیم بطرف در بهشت وقتی وارد شدیم  بدون اینکه من بخوام این آیه بر زبانم جاری شد «تبارک الله أحسن الخالقین» چون اولین چیزی که دیدم دو حوری زیبای بهشتی لخت عور کنارم ظاهر شدند ولی این جبرئیل حسود نگذاشت. گفت اول باید این کبله یعقوب امتحانشو پس بده اگر خوب از آب در اومد جایزه اش یک هفته در بهشته موندنه. من از حضرت جبرئیل پرسیدم امتحان من چی هست؟ حضرت گفت: کار خیلی سختی نیست همون کار سابق توست آموزش چلوکبابی به دو سه امام و امام زاده  عرب، گفتم حضرت من هم یک شرط دارم. گفت شرط تو چیه؟ گفتم در صورت قبولی امتحان بجای یک هفته یکسال در بهشت بمونم حضرت کمی فکر کرد و گفت 9 ماه منم گفتم 11 ماه حضرت گفت نه حرف تو نه حرف من 10 ماه منم گفتم خیرشو ببینی باشه قبول با هم دست دادیم رفتیم بطرف چلوکبابی  حسن عسگری، تو راه حضرت جبرئیل گفت این چند امام و امام زاده عرب هزارو سیصد چهارصد ساله چلوکبابی دارن ولی هنوز بلد نیستن چلوکباب درست وُ حسابی به مردم بدن. منم دنبال کسی گشتم که قبلاً کارش چلوکبابی بود. آدرس تورو بمن دادن حالا این تو واین هم امتحان چلوکباب.
کبله یعقوب می گفت برای اینکه 10 ماه موندن توبهشت رو تضمین بکنم اول از همه یه بساط کباب ترش راه انداختم یه پرسشو دادم دست حضرت جبرئیل اولین لقمه رو گذاشت تو دهنش گفت کبله یعقوب تو امتحان قبول شدی بمون کارتو بکن شب ها هم برو با حوری ها صفاکن وقتی حضرت جبرئیل کباب ترش رو خورد ورفت. از شاگرد حسن عسگری پرسیدم اینجا یه چیکه عرق پیدا نمی شه ما بریزیم تو خندق بلا.؟ گفت واستا همین الان برات جور می کنم چندتا پاسدار اینجا هستن زیر میزی به رستورانها عرق می فروشند. همین حالا خبرش می کنم یه قلمانو صداش کرد وُ گفت یه گاز بده برو ممد نبودی ببینی رو پیداش کن بگو آب تو دستته بزار زمین یکی دو بُطر عرق خوب وطنی بیاره چلوکبابی حسن عسگری. نیم ساعت بعد ممد نبودی ببینی اومد با چند بطر عرق پاک دیس و عرق میکده و یکی دوبطر روسی منم گفتم وطنی بهتره میکده رو عشقه او نو بده یه هفته کار کبله یعقوب تموم شد جبرئیل دوباره اومد سراغش گفت کبله یعقوب کباب تو یه چیز دیگه ست  من میگم تو بیا یه چلوکبابی کوچیک یه گوشه ای تو بهشت بازکن همین جا بمون ماهم هفته ای دوسه بار بیایم پیشت غذا بخوریم. کبله یعقوب هم کمی فکر کرد و قبول کرد.
نبش خیابون کاشانی یه چلو کبابی نقلی بازکرد بنام «کبابی دایی یعقوب» بعداز دوسه روز جای سوزن انداختن نبود چلوکبابی های حسن عسگری ، باقر ، کاظم و دیگران شکایت به خدا بردند گفتن از روزی که این کافر عرق خور پاش تو بهشت واشده کار و کاسبی ما هم بهم خورده داریم بی چاره می شیم کسی توی چلوکبابی ما نمی یاد اجازه بدهید ما هم بریم از جهنم شاگرد کبابی بیاریم .
دو سه هفته قبل دوباره جبرئیل رفت سراغ کبله یعقوب گفت کبلایی یه سینی غذای دبش درست کن واسه ی بیت مقام معظم رهبری! کبله یعقوب برگشت به حضرت جبرئیل گفت مقام معظم رهبری کی باشند؟! گفت منزل سید علی خامنه ای سر زده مهمان رسید می خواهیم برایش غذا ببریم. منم گفتم مقام معظم رهبری و مهمانش کوفت بخورند. لطفا همین حالا برگه ی برگشت منو به جهنم امضا کن می خوام برگردم. گفت چرا؟ تو که کارو بارت اینجا سکه ست. گفتم آره ولی برای این پدر سوخته ها غذا نمی پزم، تازه دلم واسه دلکش و مرضیه وُ هایده وُ ویگن وُ فرخزاد تنگ شده  من آتش جهنم وُ به حوری و پری بهشتی ترجیح میدم ولم کن میخوام برگردم.

به شاهین نجفی بخاطر نو آوری هایش


هیچ نظری موجود نیست: