۱۳۹۱ بهمن ۳۰, دوشنبه

دهه زجر و توی دهنش


تو دهنی به جشنواره فیلم فجر!


ه . لیله کوهی

جشنواره فجر یا بهتر بگویم جشنواره زجر!
هیاهوی بسیار برای هیچ، یا اگر کلاه را قاضی کنیم های هوی فراوان برای اندک! جان مادرتان شما قضاوت کنید با داشتن این وزیر، (سید محمد حسینی) بالای سر  وزارت ارشاد وهنر  با داشتن این مدیر(جواد شمقدری) بالای سر خانه ی سینما با داشتن این خانم، (فاطمه رهبر) بالای سر کیمسیون فرهنگی مجلس مگر می شود جز سینمای  (فرج الله سلحشور) را سامان داد؟ بگمان من نه! به دستهای بریده ی حضرت عباس قسم نه! بهتر است عطای این
سینما را به لقای آقای وزیر!  آقای مدیر!  خانم رییس کمیسیون فرهنگ! ببخشاییم. تا سلحشور ها بروند سریالهای بلند میلیاردی یوسف، محمد بسازند. بجان شما به دستهای بریده ی حضرت عباس قسم می خواهم سر به تن این سینما و وزارتخانه و مجلس فرمایشی نباشد تا به دستهای بریده ی حضرت قسم بخورم، که این سینما فلان شود و آن سینماگر بهمان. من قربان قامت بلند اسب حضرت و آن یال کهرباییش بروم. می خواهم دنیا نباشد زندگی حضرت و دستهای بریده ایشان و با آن دندان مبارکشان مشک آب را از مدینه تا کوفه روی اسب کشید و به دوطفلان مسلم رساند. این سرگذشت بعداز هزار و سیصد سال هنوز فیلم نامه ی بلند سینمای جهان است. تازه با این اوصاف من بیایم به دستهای بریده ی حضرت قسم بخورم؟ برای این سینمای مفلوک و مردنی!. می خواهم سربه تنش نباشد، من فدای لبهای تشنه ی دوطفلان مسلم بروم!.
خب چرا این سینماگر ها نمی روند زیر بازارچه ی سید اسماعیل یا توپخانه و دور میله های پارک شهر سیب زمینی و پیاز نمی فروشند؟ تازه شرافتش بیشتره یا اگر غیرتی دارند، مثل «جعفرپناهی» یا «خانم رخشان بنی اعتماد» مخفیانه فیلم بسازند. خب نافرمانی مدنی یعنی این! همه باهم بگویید: «کاسه کوزه رو جمع کنید!  باهم شرتون را کم کنید!»
ببینید! وسط دعوای ما شاهد از غیب رسید این هم از وسط آن جشنواره ی زجر! یادداشت کارگردان و تهیه کننده فیلم «حوض نقاشی» خطاب به مردم ایران و سینماگران ایرانی آنهایی که رفتند آن جایزه ی کذایی را دریافت کردند.
 بقول پدر اکبر عبدی: خطاب به پسرش اکبر وقتی سال گذشته جایزه ی سیمرغ بلوری را با خود به خانه برد وگذاشت روی تلویزیون اتاق نشیمن به او گفت: "اکبر آقا اُنو از روی تلویزیون ما ورش دار تلی ویزیون ما کراب می شی آخه او چی یی شوشه س یا گچی ببر بزار زیرزامین".
آن بنده خدا پدر اکبر را می گویم! بیشتر فهمید این جایزه بدرد انباری می خورد تا روی تاقچه ی اتاق کار، یا اتاق پذیرایی.
یکسال اگرهمه با هم به اینها بگویید نه چه می شود؟ یا بقول گروه راپ خوان ایرانی همه با هم دم می گرفتید. "کاسه کوزه رو جمع کنید. با هم شرتون را کم کنید"! همه از آقای وزیر تا مدیر وخانم رییس.
 خلاصه باید از روشنفکر ها و هنرمندان شروع شود.


تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی «حوض نقاشی» در یادداشتی درباره حضور نداشتن خود در مراسم اختتامیه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر توضیحاتی ارائه دادند.
متن این یادداشت که نسخه ای از آن در اختیار خبرآنلاین قرار گرفته به شرح زیر است:
«با تبریک سالگرد انقلاب اسلامی ایران و تبریک مضاعف به همه همکاران عزیزمان در سینمای ایران بالاخص آن دسته از فیلمسازان که در پایان جشنواره جایزه گرفتند برخود لازم دانستیم بابت عدم حضور و دریافت جایزه مردمی «حوض نقاشی» توضیحات مختصری به شما مردم عزیز اعلام نماییم.
این جایزه را ما باید از دست کسی می گرفتیم که چهار سال است بنا حق و در عین عدم شایستگی بر بزرگ ترین، حساس ترین و مهم ترین وزارتخانه فرهنگی کشور تکیه زده است. در ایام
وزارت ایشان، فرهنگ کشور روزهای تلخ و اندوهباری را سپری می کند. کتاب، مطبوعات، تئاتر، موسیقی و سینما روزهای دردناک و دشواری را سپری می کنند. وزیری که علیرغم حکم قانون، لجوجانه قفل بر خانه اهل سینمای ایران نهاده است و فرقه ای را به امر اداره سینما گمارده که جز بی تدبیری، عدم کفایت و کاشتن تخم نفاق و تفرقه در سینمای ایران دستاوردی نداشته و ندارند.
ما چگونه می توانستیم جز با عدم حضورمان صدای اعتراض هزاران تن ازاهل فرهنگ و هنر کشور را که این روزها جز خوردن خون دل چاره ای ندارند به گوش شما مردم عزیز می رساندیم؟
لذا گرفتن جایزه را از دست ایشان را جفا به شما مردم و فرهنگ ایران می دانیم، گرچه لازم است به محضر شما مردم خوب برسانیم که اینان حرمت رای شما را نیز پاس نداشتند و در دقایق پایانی جشنواره با رای شما کاری کردند که عقل از بازگو کردن آن شرم دارد.
جایزه ما محبت و لطف شما بود به فیلم «حوض نقاشی» که در هر نمایش نثار گروه سازنده آن کردید.
باز هم ما را ببخشید.
منوچهر محمدی / مازیار میری»
فیلم «حوض نقاشی» با بازی شهاب حسینی و نگار جواهریان در این دوره جشنواره فیلم فجر برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و جایزه طراحی صحنه و لباس (آتوسا قلمفرسایی) شد

. 
دوکلمه هم از پدر عروس!

جواد شمقدری رییس سازمان سینمایی ایران:
 ساخت و نمايش فيلم بدون مجوز در جشنواره‌های خارجی جرم است

ه . لیله کوهی
آقای مهرجویی گرامی چه کار کردید؟ که این سینماشناس کبیر! مدام برایت هورا می کشید  و صورتت را بوسه باران می کرد. کار شما و گونترگراس آلمانی مرا بیاد یک حکایت قدیمی می اندازد.درمجلس عوام انگستان روزی ببل نماینده کهنه کار و با سابقه سخنرانی داشت پایان سخنرانی تمامی راستهای مجلس بمدت ده دقیقه برایش کف زدند. وقتی از پشت تریبون پایین آمد به خودش گفت پیر خرفت مگر چی گفتی که اینها برایت کف زدند؟ حالا حکایت این نوبل گرفته آلمانی است در ارتباط با شعرش و آقای مهرجویی اندر حکایت شبهای سینمای فجر! که شمقدری سینماگر برجسته!! با کارنامه ی درخشان در سینمای متحول ایران اسلامی برای شما دونفر هورا می کشید و کف می زد.
جواد شمقدری بمانند همکار و دوست نزدیکش فجرالله سلحشور از سینما چیزی غیراز جبهه های جنگ حق علیه باطل یا سجاده و جاه نماز و مهر و تسبیح چیز دیگری نمی شناسد .


ايلنا: مراسم اختتاميه‌ی بخش تجلی اراده ملی شب گذشته(۳۱ بهمن) در تالار ايوان شمس برگزار شد و جواد شمقدری از داريوش مهرجويی برای اعتراض نکردنش به جايزه نگرفتن در جشنواره فيلم فجر تشکر کرد اما به مديران جشنواره فيلم برلين به خاطر دادن جايزه به جعفر پناهی انتقاد و اعتراض کرد.

به گزارش خبرنگار ايلنا، رئيس سازمان سينمايی در مراسم اختتاميه بخش تجلی اراده ملی با اشاره به وضعيت امروز سينما گفت: سينما الحمد الله امروز به شدت مورد حمايت دستگاه‌ها و نهاد‌ها است اما سينما نياز به حمايت جدی‌تر دارد که تاکنون مورد غفلت واقع شده است و آن حمايت خود سينماگران از سينما است زيرا سينمای ايران امروز از درون خود مورد هجمه واقع می‌شود و رقابت‌ها و بعضی رفتارهای صنفی به سينما ضربه می‌زند.
وی با انتقاد از بعضی اعتراضات به جشنوراه فيلم فجر گفت: وقتی کسی در جشنواره فيلم فجر وارد می‌شوند معنی‌اش اين است که همه قواعد جشنواره را پذيرفته‌است. کار‌شناسی آن و داوری آن را پذيرفته‌است. اما يک افتی است که متاسفانه هر سال تکرار می‌شود و آن اعتراض به داورهای است. راه درست اين است که اگر ما به داوری‌ها اعتراض داريم خودمان در يک جای ديگر به شکلی ديگر داوری کنيم و برگزيده‌های خودمان را اعلام کنيم.

شمقدری افزود: من يک منتقدی را ديدم که در يک نشريه‌ای بهترين‌های جشنواره را از نظر خودش معرفی کرده بود. اين کار خيلی خوب است اما معنی ندارد که ما به رای و نظر داوران اعتراض کنيم و آن‌ها را متهم به طرح و برنامه کنيم و يا مديريت جشنواره را زير سوال ببريم و متهم کنيم که ساخت و پاختی بوده است اين کار درشان همه ما نيست و درشان جشنواره فيلم فجر نيست.

رئيس سازمان سينمايی تاکيد کرد: اشکال ديگری که وجود دارد اين است که چه می‌شود که ما به عنوان سينماگر و علاقمند به سينما جايزه جشنواره اجنبی را روی دست می‌بريم و بار‌ها بر آن بوسه می‌زنيم اما سيمرغ وطنی را خوار می‌کنيم و تو سرش می‌زنيم. اين رفتار پسنديده نيست بخصوص ازسوی کسانی که بعد قرار است سرمشق جوانان شوند؛ پسنديده نيست.

وی با تشکر از کارگردان‌هايی همچون داريوش مهرجويی گفت: من بايد از داريوش مهرجويی تشکر کنم که چگونه با شوق و ذوق در ماه‌های آخری که به جشنواره مانده بود، پروانه ساخت گرفت و فيلمش را ساخت و البته سيمرغ هم نگرفت و ما هم از وی اعتراضی نشنيديم و احتمالا هم نمی‌شنويم. اين رفتار پسنديده است وغير از اين جالب نيست.

جواد شمقدری با انتقاد شديد از رفتار جشنواره فيلم برلين در اهدای جايزه به جعفر پناهی گفت: ما اعتراض خودمان را به جشنواره فيلم برلين اعلام کرديم و فکر می‌کنيم مسئولان جشنواره برلين بايد رفتارشان را تغيير بدهند و در تعامل و همکاری‌های فرهنگی و سينمايی اين رفتار، رفتار درستی نبود.

وی با اشاره به ساخت فيلم‌های بدون مجوز و پروانه ساخت افزود: بعضی‌‌‌ها بدون مجوز فيلم می‌سازند اما قانون و آيين‌نامه اين است هرکسی که می‌خواهد فيلم بسازد بايد پروانه ساخت بگيرد و غير از اين رفتار غيرقانونی می‌شود.

وی ادامه داد: اگر فيلمی می‌خواهد خارج از کشور برود و به هر شکلی هرجايی نمايش داده شود، بايد مجوز بگيرد اما متاسفانه ديده می‌شود که بدون مجوز نير اتفاق می‌افتد قطعا اين‌ها جرم و رفتاری غيرقانونی است البته نظام صبوری دارد و تحمل می‌کند اما معنی آن؛ اين نيست که اين رفتارهای غيرقانونی ديده و ثبت نمی‌شود بالاخره جايی بايد پاسخ بدهند.

شمقدری افزود: البته سازمان سينمايی يک نهاد قضايی يا انتظامی نيست و ما هم علاقه نداريم که برخورد با اين رفتارهای غيرقانونی به اينجا‌ها بکشد. اميدواريم که پس از تشکيل صنوف سينمايی بنشينيم و قانون و قاعده‌ای بنويسيم که اين اتفاقات نيفتد. زيرا فيلمی که بدون مجوز ساخته می‌شود به هيچ عنوان مورد تاييد ما نيست.

وی با دو گانه دانستن رفتار جشنواره فيلم برلين افزود: البته جشنواره برلين شايد بگويد که من در دفاع از آزادی اين فيلم را نمايش می‌دهم و جايزه هم می‌دهم البته خوب است زمانيکه اين ادعا را مطرح می‌کنيم به ياد داشته باشيم که گونترگراس شاعر معروف آلمانی برنده جايزه ادبی نوبل به يمن يک شعری که سرود و در آن شعر گفت؛ من بيش از حد سکوت کرده‌ام و در لحظات آخر عمرم که آخرين قطره‌های جوهرم است، يک حقيقت را می‌خواهم بگويم که اسرائيل خطر بزرگی برای صلح جهانی است. به خاطر سرودن چنين شعری ايشان آنقدر مورد فشار قرار می‌گيرد. زمانی که يک نامه تشکری از ايران برای او فرستاده می‌شود ايشان به وجد می‌آيد و احساساتش را به ما بيان کرد. خوب اين رفتار دوگانه است از طرفی کسی که جايزه نوبل گرفته اينگونه تحت فشار است اما از اين طرف فيلم‌های ديگری جايزه می‌گيرد.

 لیله کوهی

آقای شمقدری این چرندیات فقط در بقالی های قم خریدار دارد نه اینجا ! آقای گونترگراس هم در آلمان زندگی می کند نه در قم! اروپا به ویژه آلمان تئاتر و سینما و بازیگر و کارگردان و نویسنده همگی علی الخصوص مطبوعات چشم و گوش و هوش جامعه اند دولتمدران و سیاست ورزان اگر دست از پا خطا کنند دماری از آنها در می آورند که یا استعفا کنند یا دست به خودکشی. اینجا برخلاف ایران اسلامی شما کسی بخاطر ابراز عقایدش یا ساخت یک فیلم اعتراضی نه به زندان و حصر خانگی می رود و نه سانسور می شود.  برخلاف سیاست ورزان حکومت عدل علی شما، دزدان سیصد میلیاردی صاف صاف راه می روند و ارتقاع درجه می گیرند تازه سر دوشی را خود رهبر بر شانه های دزدان نصب می کند و شما آقای مدیر سینماگر معترض را خانه نشین می کنید و درِ مطبوعات اعترضی را گِل می گیرید. وبودجه های ساخت فیلم را در اختیار سلحشور ها می گذارید که همۀ افتخار گذشته اش آتش زدن سینما در روزهای انقلاب بود. وسینماگری که تحصیل سینماکرده باید خانه نشین باشد تا شما سینما را در انحصار مسجد و حوضه قرار دهید.

شمقدری با اشاره به لزوم نمايش فيلم پناهی برای اهالی سينما افزود: ما قطعا در اولين فرصت سعی می‌کنيم اين فيلم را در يک محفل تخصصی با حضور اهالی سينما و رسانه‌ها به نمايش درآوريم و عيار خرس نقره‌ای برلين را بدست آوريم و ببينيم که اين عيار چقدر است.

وی تاکيد کرد: اميدواريم که اين همبستگی و نشاطی که امروز در سينمای ايران شاهد هستيم و نيروهايی که به ميدان آمدند به سينمای ايران و به ما کمک کنند که سينمای ايران بيش از گذشته راه تعالی را در راستای اهداف انقلاب و در چارچوب قانون و نظام طی کند و اگر قوانين نياز به اصلاح و تغيير دارد، بايد با شرايط روز هماهنگ شود. اين موارد را هم بررسی کنيم و قانونگذار هم کمک کند تا سينماگر ما با فراغ بال بيشتر فيلم خود را بسازد و موفق باشد.
                   اخلاصه ای از سوابق علمی ، فرهنگی ، سیاسی و اجرایی
از کارنامه ی آقا حض وافر ببرید
مشخصات:
نام: سید محمد
نام خانوادگی: حسینی
تولد : سال ۱۳۴۰
محل تولد: شهرستان رفسنجان
الف ) مسئولیت های اصلی :
1.قائم مقام وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
2 . رئیس دانشگاه پیام نور
3 . معاون پشتیبانی ، حقوقی و امور مجلس وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری
4 . رئیس هیئت مدیره انتشارات علمی و فرهنگی
5 . مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
6 . مشاور پارلمانی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
7 . مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره انتشارات سروش
8 . معاون سازمان صدا وسیما و رئیس حوزة ریاست
9 . نمایندة مردم رفسنجان در مجلس شورای اسلامی، دوره پنجم، و عضو هیئت رئیسة کمیسیون سیاست خارجی
10 . رایزن فرهنگی ج.ا.ا در کنیا
11 . عضو هیئت علمی دانشگاه تهران از سال ۶۹
12 . عضویت در جهاد سازندگی
ب ) مسئولیت های جانبی
عضو هیئت امنای دانشگاه مذاهب اسلامی ، تربیت معلم تهران ، شهید اشرفی اصفهان، دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
رئیس کمیسیون دائمی هیئت امنای دانشگاه های هنر ، الزهرا (س) ، اراک ، هرمزگان و ولیعصر (عج) رفسنجان
عضو شورای گسترش وزارت علوم
عضو شواری نظارت و ارزیابی وزارت علوم
عضو شورای مرکزی بورس وزارت علوم
دبیر هیئت مرکزی گزینش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
نماینده وزارت علوم در ستاد هماهنگی اقتصادی وزارت امور خارجه ( از سال۸۴ تا ۸۶ )
عضو شورای اسناد ملی ایران ( از سال۸۴ تا ۸۶ )
عضو کمیسیون اجتماعی و دولت الکترونیک در نهاد ریاست جمهوری ( از سال۸۴ تا ۸۶)
نماینده وزارت علوم در هیئت نظارت دانشگاه تهران و دانشگاه امام صادق(ع)
عضو شورای اعطای دکترای افتخاری
نماینده وزیر علوم در امر نظارت بر دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی ( سال ۸۶ )
عضو شوراهای عالی سازمان صدا و سیما ( معارف ، قرآن ، سیاسی ، سیما ، صدا ، موسیقی و پزشکی)
مدیر مسئول نشریات سروش هفتگی ، جوان ، بانوان ، کودک، نوجوان و سروش اندیشه(سال ۸۱ و ۸۲ )
مدیرمسئول مجله انگلیسی زبان The Guideو سواحیلی زبان « المدرسه »
ج ) دیگر مسئولیت ها و فعالیت ها :
عضو هیئت اجرایی انتخابات مجلس خبرگان و شوراهای اسلامی شهر تهران ( سال ۸۵ )
عضو شورای سیاستگذاری خبرگزاری مهر ( از سال ۸۲تا 87 )
مدیر ارتباطات بعثه مقام معظم رهبری در حج ( سال ۸۱ )
مبلغ (زباندان ) در سفرهای مختلف در حج ( به دلیل آشنایی و تسلط بر دو زبان عربی و انگلیسی )
شرکت در کنفرانس ها ، ملاقات با مقامات و ماموریت از سوی مجـلس شورای اسلامی ، سازمان صـداو سیما ، مجمع جهانی اهل بیت ، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، وزارت علوم و دانشگاه پیام نور در بیش از ۳۰ کشور آسیایی ، اروپایی و آفریقایی
شرکت در صدها برنامه رادیو و تلویزیونی و ارائه نظرات کارشناسی پیرامون مباحث علمی، فرهنگی ، دینی ، اجتماعی و سیاسی
قائم مقام جامعه اسلامی نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی
دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی
حضور داوطلبانه در جبهه های نبرد و عملیات های متعدد از جمله : ثامن الائمه(شکست حصر آبادان)، بیت المقدس، رمضان، والفجر ۳، خیبر، بدر، کربلای۴ و مرصاد
فعالیت های آموزشی ، فرهنگی و هنری قبل از انقلاب از جمله اجرای نماشنامه های مذهبی سیاسی ( ابوذر، حر، حجر بن عدی ، سلحشوران علوی ، لااله الا الله و ... ) در شهرهای استان کرمان که اولین شهدای شهرستان رفسنجان و راور بعد از اجرای این نمایشنامه ها که منجر به تظاهرات شد، تقدیم انقلاب گشت
فعالیت ها و مبارزات سیاسی علیه رژیم ستم شاهی در دوره دانش آموزی که منجر به دستگیری و زندان در سال سوم دبیرستان شد
د ) سوابق و فعالیت های علمی
دیپلم ریاضی- تحصیل در رشته مهندسی معدن تا زمان انقلاب فرهنگی
اخذمدرک کارشناسی ارشدپیوسته معارف اسلامی وتبلیغ ازدانشگاه امام صادق(ع)
اخذ مدرک دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه تهران ( دفاع از رساله در سال ۷۳ )
تالیف دو کتاب « نگرشی اجتماعی به کعبه و حج » و «فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی» و مقالات متعدد
ارائه مقاله در گردهمایی ها و کنفرانس های داخلی و شرکت در کنفرانس های علمی بین المللی و ارائه مقاله در دانشگاه های کشورهای گوناگون
شما خودتان قضاوت کنید این کارنامه که تازه هشتاد درصد آن بی اعتبار است جایی در آن با فرهنگ و سینما و هنر نزدیکی دارد!؟

هیچ نظری موجود نیست: